حریم سبز

نوع اثر : شعر

نویسنده

---

چکیده

در حریم سبز درخت 
پر می‌زد
پروانه‌ی گل سرشتی، 
از قفس تنگ محدود 
بال‌هایش را گشود. 
خوابیده بود
در کوله‌ی زمخت زمستان
و در بازدم نفس‌هایش
ملودی عشق را 
فریاد می‌زد...

کلیدواژه‌ها

موضوعات


در حریم سبز درخت 
پر می‌زد
پروانه‌ی گل سرشتی، 
از قفس تنگ محدود 
بال‌هایش را گشود. 

خوابیده بود
در کوله‌ی زمخت زمستان
و در بازدم نفس‌هایش
ملودی عشق را 
فریاد می‌زد. 

عطر پرطراوت و طنین اندازش
در خاطره‌ی باد نشست
 و صبا
پروانه‌ی عاشق را تنفس کرد. 
 سبزه سبزه بیدار شد
از آواز بال‌ها و قناری‌ها

نهال تازه رس سبزه رو
جامه‌ی امید را 
به تن پوشید
و
بر سرش تاج گل‌های عطراگین 

بر تنش شاهرگ بهار 
و بر دستانش
 شکر‌گزاری
به قنوت نشست
 با خورشید
بیعت کرد تا
در بیداری زمین سهیم شود! 
زنده‌ام تا اندیشه‌ی بی‌انت‌های بیداری
و
در قعر زمستان 
با لاله‌های نوشکفته
لحظه‌ها را به وضو برمی خیزم
و
در سکوت باورم
از شک و یقین بهار می‌سازم
 از سال غمگین
پر خواهم کشیدو
همسفر می‌شوم
با نسیم رهگذری که 
کوچه‌ها را مینوازد
و
 خوشبختی را 
با وزن بهاران
خواهم سرود...