لحظه

نوع اثر : شعر

نویسنده

دانشجو

کلیدواژه‌ها

موضوعات


آخرین نفس‌های یک شاعر را چه کسی خواهد خواند

چه کسی خواهد نوشت

خودکار‌های مرموز

همیشه درد از نوشتن‌ها بود

درد از ننوشتن‌ها

کاغذ‌های در جلد مترسکی خاموش

که کلاغ‌ها را پر می‌دهید

پر می‌دهید

پرواز را از یاد می‌برند

نفس‌های شاعر

پرواز را از یاد برده‌اند

آدم‌ها

هیچ آدمی نپریده بود

حتا

حتا

کبوتر‌ها

ملخ‌ها

مگس‌ها

شماته‌ی ساعت زندگی را تکان داده بودند

که کاری کرده باشند

قبل از مردن

قبل از رفتن

زنانگی‌های شاعری مست

مست از خیالاتی موهوم‌وار

به خیالات کدام مترسک برخورده بود

که زنده نیست

که شهری را باید ویران می‌کردند

که

که

که شما توهین کرده‌اید به مترسک

آری به مترسک

به کاهی در باد ر‌ها

به کاهی بدون فکر

که لابلای لباس‌های مندرس

جا خوش کرده بود

که مزرعه را دزد نبرد

برده بودند کلاغ‌های سیاه

با سرنوشتی سپید

در بلندترین جای درخت

نشسته

دست از زندگی نشسته

درس زندگی می‌داد

به موریانه‌های بی‌آشیانه

به مورچه‌های با فریادی منقطع