نوع اثر : شعر
نویسنده
پیام نور ، کرمان
کلیدواژهها
موضوعات
« من و تو »
من و تو رفیق یک دردیم / تقویم را چنین به سر بردیم
روی هر ورق نوشته زخمی نو / قصه اش را بارها زندگی کردیم
چه راحت به گوشمان خواندند / من و تو ؛ نصف یک مردیم
بندهی یک خداییم گر چه / بعد او ، خالقان این مردیم
زنده بر خاک شدیم ، اما / درس آزادگی ز بر کردیم
گرچه از نو تبر زدند ، اما / سبز شدیم و غنچه آوردیم
« گلایه »
پیرم و جامه ی جوانی پوشیده ام / به گمانم از درون پوسیده ام
خواهش خرابه ی دل را / سالها کناری نهاده، بوسیده ام
چه بیهوده می خورم حسرت / عجیب به روی مرگ خندیده ام!
از خدا نه ، از خودم گله دارم / این چه زهری ست که نوشیده ام ؟!
تکانی بخور ای جنازه ی بد بو! / نگو از زندگی چشم پوشیده ام
به پا خیز و لودگی بگذار / تو بیش از آنی که من دیدم
« مرگ سایه »
شب بود و
مرگ بی احساس ،
سایه ی خورشید را آرام بلعید ؛
ارغوانی ، که بی سایه شد .
« خیال »
دل شکسته که بند زدن نمی خواهد ؛
زمانی که هر تکه اش را
در خیال تو ، جا می گذارد
« رفتن »
از خودم تا تو را ،
با کفشهایت قدم زدم ؛
خواستم بدانم
چگونه رفتی ؟!