هرمان هسه و شعر

نوع اثر : مقاله عمومی

نویسنده

دانشگاه آزاد اسلامی شیراز

چکیده

هرمان هسه، نویسنده، شاعر و نقاش آلمانی و برنده جایزۀ نوبل ادبیات،‌ در دوم ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی در شهر کالو واقع در کشور آلمان در خانواده‌ای فرهنگی دیده به جهان گشود.
او تا سال ۱۹۶۲ زندگی و طی عمر ۸۵ سالۀ خود، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. وی به بحران‌های روحی و بیماری‌های روانی شدید دچار شد و طعم فقر را چشید، اما به‌رغم همۀ مسائل، هسه بیش از ۸۰ رمان، مجموعه شعر یا کتاب داستان کوتاه از خود به یادگار گذاشت. از او به‌عنوان پرخواننده‌ترین نویسندۀ آلمانی قرنEEWFK بیستم یاد می‌کنند.
او علاوه بر جایزۀ نوبل، هشت جایزۀ ادبی دیگر از جمله جایزۀ جهانی گوته را به‌دست آورده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


هرمان هسه، نویسنده، شاعر و نقاش آلمانی و برنده جایزۀ نوبل ادبیات،‌ در دوم ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی در شهر کالو واقع در کشور آلمان در خانواده‌ای فرهنگی دیده به جهان گشود.
او تا سال ۱۹۶۲ زندگی و طی عمر ۸۵ سالۀ خود، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. وی به بحران‌های روحی و بیماری‌های روانی شدید دچار شد و طعم فقر را چشید، اما به‌رغم همۀ مسائل، هسه بیش از ۸۰ رمان، مجموعه شعر یا کتاب داستان کوتاه از خود به یادگار گذاشت. از او به‌عنوان پرخواننده‌ترین نویسندۀ آلمانی قرنEEWFK بیستم یاد می‌کنند.
او علاوه بر جایزۀ نوبل، هشت جایزۀ ادبی دیگر از جمله جایزۀ جهانی گوته را به‌دست آورده است.
در ایران تقریباً تمام رمان‌های هسه و بخشی از شعر‌هایش به ترجمه رسیده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به کتاب‌هایی چون؛ 
«سیذارتا»، «بازی مهرۀ شیشه‌ای»، «داستان دوست من»، «از عشق و جدایی»، «گرترود»، «آخرین تابستان کلینگزور»، «اگر جنگ ادامه یابد»، «سفر به‌سوی شرق» و «گرگ بیابان» اشاره کرد.
هسه کار خود را با شعر شروع کرده و آخرین کاری که نیمه‌تمام در بستر مرگش از او یافته‌اند، شعر بوده است. اولین کتابی هم که از او چاپ شده کتاب شعر است.
شعرهای هسه در نوشته‌هایش تأثیر دارد و یک دلیل این‌که نثر هسه را در ایران خوب نمی‌شناسند این است که مترجمان نمی‌توانند به نثر شاعرانه و تغزلی هسه برسند؛ به‌خصوص که نود درصد ترجمه‌ آثار هسه از زبان آلمانی نبوده و درآوردن آن نثر کار دشواری است، به‌ویژه از یک زبان واسطه؛ ولی کسی که بخواهد هسه رمان‌نویس را بشناسد طبیعتاً باید هسه شاعر را بشناسد. در ایران هسه شاعر و منتقد و نقاش شناخته شده نیست.

 

هرمان هسه - منبع تصویر: ویکی پدیا
شعر هسه در مقابل بسیاری از شاعران آلمانی شاید قابل‌توجه   به‌حساب نیاید، چون زبان بسیار ساده‌ای دارد و ادبیاتش هم برخلاف پیچیده‌نویسی آلمانی، بسیار ساده است، مدرن نیست و نمی‌توان برای مثال با پل سلان مقایسه‌اش کرد و حتی با ریلکه. جسارت‌های فرمی خاصی هم در شعرش انجام نمی‌دهد؛ ولی شعرش وزن و قافیه دارد، زیباست و سادگی‌اش نباید ما را فریب دهد. من او را از یک جنبه با خیام مقایسه می‌کنم. خیام هم پیچیدگی‌های شعر حافظ وبازی‌های شعر او را ندارد ولی نمی‌توانیم بگوییم شاعر درجه دویی است؛ زیرا دربردارنده یک ذهنیت دیگر است. درمورد هسه هم همین‌طور است. با وجود این‌که شعرها ساده و با مضامین عادی است و مدرن نیست؛ ولی ارزش خاصی‌ در آن وجود دارد. 
کسانی که با نقاشی آشنایی ندارند آن هم نقاشی امپرسونیسم، نمی‌توانند تأثیر نقاشی روی شعر هسه را درک کنند. بسیاری از شعرهای هسه یک تابلوی نقاشی است. او با کلام نقاشی کرده است. کار او ثبت یک لحظه و یک منظره است و شاید کسانی که به هایکو و نقاشی امپرسیونیسم و مضامین عرفانی بودیسم و ذن علاقه دارند نیز از شعر هسه خوششان بیاید.
برگرفته از مصاحبۀ رضا نجفی

 

Happiness
As long as you chase happiness,
you are not ready to be happy,
even if you owned everything.

As long as you lament a loss,
run after prizes in restless races,
you have not yet known peace.

But when you have moved beyond desire,
become a stranger to your goals and longings

and call no longer on happiness by name,

then your heart rises calmly
above the ebb and flow of action
and peace has reached your soul.

Hermann Hesse
translation by Ludwig Max Fischer

 

 

 

 

 

 

بخت‌یاری
با جهان کام برآورده،
پا در رکاب خوشبختی،
از آن نصیب نخواهی برد.
در سوگ خُسران و از کف داده‌ها،
در تکاپوی بی‌امان از پیِ خواسته‌ها،
هنوز از آرامش بی‌بهره‌ای.
برگذشته از مرز تمنا امّا،
بیگانه گشته با خواسته‌ها
فارغ از عطش خوشبختی،
آن‌گاه است که با قلبی آرام گرفته
در آن‌ سوی تلاطمِ فراز و نشیب‌ها
طعم آرامش بر زبانت خواهد نشست.
هرمان هسه - برگردان : مریم دادگر